روزها سخت میگذرن، با وجود کرونا و در خانه نشستن های چمد ماهه، فکر کنم حدود ۴ ماه شده که خانه نشینم کرده این ویروس لعنتی.
این روزها بیشتر نگرانم، نگران اینکه اگر گرفته باشم و به خانواده ام آسیبی بزنم! ترس در تمام این کره خاکی فراگیر شده ست...
شاید شایدهم من اینطور برداشت میکنم. امیدوارم شرایط کمی بهتر بشه با این شرایط دیگه زندگی داره هر روز بیشتر بیشتر ثابت میکنه که از این بدبخت ترهم میشه بود...
دیگه این ترسها، این ترسهای هر روزه داره نابودم میکنه
میاد روزهای بهتر؟!
اردیبهشت ۹۹